نام یکی از دهستان های سه گانه بخش دورود است. این دهستان در خاور دورود واقع و حدود آن بشرح زیر است: از شمال به دهستان ژان، از جنوب به دهستان زلقی، از خاور به دهستان کاغه، از باختر به بخش دورود. قسمت مرکزی دهستان جلگه اغلب قرای آن در دامنۀ کوهستانی واقع است. شمال و خاور و جنوب آن کوهستانی و هوای آن معتدل و از قنات و چاه و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، صیفی. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان قالی بافی. راههای مورد استفادۀ آن مالروست. ایستگاه رودک راه آهن جنوب در این دهستان واقع است. از 38 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 6700 تن میباشد. قراء مهم دهستان عبارتند از: ترس آب، نوران، بهرام آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام یکی از دهستان های سه گانه بخش دورود است. این دهستان در خاور دورود واقع و حدود آن بشرح زیر است: از شمال به دهستان ژان، از جنوب به دهستان زلقی، از خاور به دهستان کاغه، از باختر به بخش دورود. قسمت مرکزی دهستان جلگه اغلب قرای آن در دامنۀ کوهستانی واقع است. شمال و خاور و جنوب آن کوهستانی و هوای آن معتدل و از قنات و چاه و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، صیفی. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان قالی بافی. راههای مورد استفادۀ آن مالروست. ایستگاه رودک راه آهن جنوب در این دهستان واقع است. از 38 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 6700 تن میباشد. قراء مهم دهستان عبارتند از: ترس آب، نوران، بهرام آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان، دارای 222تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، صنایع دستی آن قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسۀ مشهد به قوچان، دارای 112 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری قاین، دارای 495 تن سکنه، آب آن از قنات، از محمدآباد می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان، دارای 222تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، صنایع دستی آن قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسۀ مشهد به قوچان، دارای 112 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری قاین، دارای 495 تن سکنه، آب آن از قنات، از محمدآباد می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس، در 110 هزارگزی شمال طبس و 6 هزارگزی راه دستگردان به یخاب، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و ذرت و پنبه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس، در 110 هزارگزی شمال طبس و 6 هزارگزی راه دستگردان به یخاب، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و ذرت و پنبه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از بخش خشت شهرستان کازرون. در 7هزارگزی شمال غربی کنار تخته و در جنوب رود خانه شاهپور در جلگۀ گرمسیری واقع است و 177 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه شاهپور تأمین می شود. محصولش غلات و خرما و برنج، شغل اهالی زراعت است. نام دیگر این ده ’بند حاجی محمد تقی’ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از بخش خشت شهرستان کازرون. در 7هزارگزی شمال غربی کنار تخته و در جنوب رود خانه شاهپور در جلگۀ گرمسیری واقع است و 177 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه شاهپور تأمین می شود. محصولش غلات و خرما و برنج، شغل اهالی زراعت است. نام دیگر این ده ’بند حاجی محمد تقی’ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
یکی از بخشهای سه گانه شهرستان زاهدان است، در شمال غربی زاهدان در منطقۀ نیمه کوهستانی بین ارتفاعات ملک سیاه کوه و کهورک واقع و محدوداست از طرف شمال به دشت لوت و شهرستان زابل، از مشرق به مرز افغانستان، از جنوب به بخشهای میرجاوه و خاش، و از طرف مغرب به بخش فهرج شهرستان بم. هوای آن معتدل است. آب قرای این بخش از قنوات و چشمه و رودخانه، محصولات عمده اش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. این بخش از 15 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 5000 نفر است، مرکز بخش نصرآباد نام دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
یکی از بخشهای سه گانه شهرستان زاهدان است، در شمال غربی زاهدان در منطقۀ نیمه کوهستانی بین ارتفاعات ملک سیاه کوه و کهورک واقع و محدوداست از طرف شمال به دشت لوت و شهرستان زابل، از مشرق به مرز افغانستان، از جنوب به بخشهای میرجاوه و خاش، و از طرف مغرب به بخش فهرج شهرستان بم. هوای آن معتدل است. آب قرای این بخش از قنوات و چشمه و رودخانه، محصولات عمده اش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. این بخش از 15 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 5000 نفر است، مرکز بخش نصرآباد نام دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان نعلین بخش سردشت شهرستان مهاباد، در 26هزارگزی شمال سردشت و 11هزارگزی غرب جادۀ سردشت به مهاباد، در منطقۀ کوهستانی جنگلی معتدل هوایی واقع است و 126 تن سکنه دارد، آبش از رود خانه سردشت، محصولش غلات، توتون، گلوان و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان نعلین بخش سردشت شهرستان مهاباد، در 26هزارگزی شمال سردشت و 11هزارگزی غرب جادۀ سردشت به مهاباد، در منطقۀ کوهستانی جنگلی معتدل هوایی واقع است و 126 تن سکنه دارد، آبش از رود خانه سردشت، محصولش غلات، توتون، گلوان و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که دارای 500 تن سکنه است. آب آن از حبله رود و محصول عمده اش غله، پنبه، بنشن، انار، انجیر و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که دارای 500 تن سکنه است. آب آن از حبله رود و محصول عمده اش غله، پنبه، بنشن، انار، انجیر و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
کنایه از سینه و شش که به تازی ریه خوانند و نیز کنایه از بدن آدمی. (آنندراج). شش را گویند. (جهانگیری) (برهان قاطع). و آن گوشتی باشد سفیدرنگ متصل به جگر که پیوسته دل را باد کند و نفس آباد نیز به همین اعتبار گویندش و سینه را نیز گفته اند که عربان صدر خوانند. (برهان قاطع). در نفس آباد دم نیمه سوز صدرنشین گشته شه نیمروز. نظامی (از آنندراج)
کنایه از سینه و شش که به تازی ریه خوانند و نیز کنایه از بدن آدمی. (آنندراج). شش را گویند. (جهانگیری) (برهان قاطع). و آن گوشتی باشد سفیدرنگ متصل به جگر که پیوسته دل را باد کند و نفس آباد نیز به همین اعتبار گویندش و سینه را نیز گفته اند که عربان صدر خوانند. (برهان قاطع). در نفس آباد دم نیمه سوز صدرنشین گشته شه نیمروز. نظامی (از آنندراج)